دلم مث قنوتی که منتظر اجابته
دو سالی بود که یک دفعه ای طلبیده میشدم برای زیارت امام رئوف (علیه السلام)
یک دفعه ای یعنی طی چند ساعت راهی میشدم ... قربون آقا برم
اما خب از مدت ها قبلش دلتنگشون بودم و التماس میکردم برای زیارتشون
امسال تقریبا از دوماه پیش تاریخ سفرمون مشخص بود، هر موقع چشمم گنبد آقا رو میدید به رسم ادب سلام میدادم و عرض ارادت میکردم
اما دیگه التماس و اشکی برای زیارتشون نبود آخه می دونستم که فقط یه کم دیگه باید دووم بیارم
از دو هفته پیش انقدر حرف رفتن و نرفتن شد که دلم لرزید .. نکنه آقا جان چون بیتاب نبودم نخواید راهم بدید
دیگه نگاه هام با التماس بود با خواهش و اشک که آقاجانم میشه بازم اجازه گدایی بدید میشه اجازه بدید بازم نفس بکشم در حریم حرمتون
متوجه شدم همیشه باید برای محبوبت، اشتیاقت رو نشون بدی باید نشون بدی بدون اون هیچ نیستی، باید برای وصال اشک بریزی باید خودت رو حقیر بدونی و گردن کج کنی
حضرت آقا، محبوب من، محتاج نگاه مهربون همیشگی تون هستم با سری که از خجالت پایینه و دستی که مثل همیشه خالیه و به سمتتون دراز شده
ان شالله جمعه راهی حرم حضرت آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام) هستم
به شرط لیاقت نایب الزیاره و دعاگو هستم و محتاج دعاتون
کار گدا گدایی و کار آقا کرامته، دلم مث قنوتی که منتظر اجابته
با التماس و اشک و آه میگم غریب الغربا تمام آرزومونه با هم بریم کربُـ بلا
--------------------------------------------------------------------
دست هامو رو به آسمون من برای تو، تو برای من ... برای هم دعا کنیم
کنکوری ها رو فراموش نکنیم ...خواهرزاده جان من هم کنکور داره، براش دعا کنید لطفا ... الهی همشون موفق باشند و اونچه خیره براشون رقم بخوره
- ۹۵/۰۴/۲۴
باید تشنه باشی تا به آب برسی...
ماروهم یاد کنی