:))
هیچ چیز نمی تونست اینقــــــــــدر خوشحالم کنه
قبل از دفاع به استاد راهنمای کارشناسیم ایمیل زدم که اگر ایران هستند تشریف بیارن برای دفاع ... عذرخواهی کردند و گفتند نیستند وگرنه حتمااا میومدن و اضافه کردن که اگه امکانش هست اسلایدها رو براشون بفرستم که در جریان کارم قرار بگیرند... کار رو فرستادم و از دیدن جوابشون ذوق زده شدم :)
کاش موقع دفاع بودند تا سرخم می کردم و می گفتم کوچکترین پیشرفت پژوهشیم رو همیشه و همیشه مدیونشون هستم
الهی هر جا هستند لطف خدا شامل حالشون بشه
دو هفته از دفاع پایان نامه میگذره و من همچنان خسته ام
مثل وقتی از یه مسافرت خیلی طولانی و سخت برمیگردی و تازه همه خستگی ها خودشون رو به طریقی نشون میدن
چند روز اول که انگاری از یه بلندی پرت شدم از بس کوفته بودم، بعدم که به خیل عظیم سرماخورده ها پیوسته و هر چند دونه دونه از جمعیتمون کاسته شد ولی من همچنان پایه ی ثابتشون هستم :)
اینا باعث شد نتونم مثل سابق به دلانه سر بزنم، هر چی هم که به ذهنم میرسید هنوز نوشته نشده، محو میشد ... برای همین شادی امروزم رو بهانه کردم برای نوشتن
آرامشی همیشگی نصیبتون
یاعلی
- ۹۵/۰۸/۰۳
خدا قوت عزیزم
کوفتگی مثبته،رفع میشه حس خوبش میمونه فقط...
آن شاالله همیشه موفق باشی و رضایت خدا مهر اعمالت باشه:)