وظیفه یا نتیجه ؟
چند روز پر از استرس و نا آرامی و وحشت سپری شد
روزهایی که نه آرام داشتم و نه قرار
ترس از آینده ای چهارساله ، همراه با نکبت و فساد و فقر و بدبختی
یا مدتی آشوب و درگیری و ناامنی و گریه های رهبری در نماز جمعه و .. و بعد ... اقتصادی ویران و متلاشی و تورمی به چا مانده از مفسدان و ...
هر دو بد بود و هر دو ناامید کننده
اما
راه روشن بود
باید پیش می رفتیم و روشنگری می کردیم
باید جلوی ضرر را می گرفتیم
نباید اجازه می دادیم ایران عزیزمان بیشتر از این غرق شود در منجلاب تباهی ای که برایش به بار آورده اند ...
نگذاشتند
نخواستند
گویا راضی هستند به وضع موجود
که آنان
نه قربانی
بلکه شریک جرمند ...
امروز اما
شرمنده نیستم
افتخار می کنم و سربلندم که به روحانی رای ندادم
آرامش فعلی ام را مدیون وعده ی مهربان پروردگارم هستم که فرمود : إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ
ما یاری کردیم
ان الله لا یخلف المیعاد
حتما نتیجه خواهیم گرفت
شاید دیر
اما حتما
.
.
سید مظلوم ما رای نیاورد و خادم حرم ماند
لابد
لیاقت داشتنش را نداشتیم
چهار سال دیگر ریاضت می کشیم
شاید
لایق شویم
الحمدلله که آوار خرابی های اقتصادی آینده ی مملکت روی سر کسی می ریزد که مسبب آن است
کاش
کمی
شعور
سیاسی داشتند
مردم
ما
دیشب تا صبح خبرهای خوبی نشنیدیم از تخلفات و کارشکنی ها...باوجود اینکه نمیشه ناراحت نبود، ولی باید به شورای نگهبان اعتماد کرد...
ما تلاشمون رو کردیم که مردم فریب رقیب هراسی رو نخورن و با منطق و یادآوری 4سال دروغ و وعده رای بدن، ولی من در بین عوام(عموم مردم) باهرکی حرف زدم، عموم اونهایی که به روحانی رای دادن حرفشون این بود: رئیسی بیاد اعدام میکنه و جنگ راه میندازه وای نه...
چه تهمت هایی که به "سید مظلوم" نزدن برای رای....