دلانه


    نویسندگان

    دلانه ای برای اویی که در اربعین کربلایی نشد ...

    سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۹ ب.ظ

    در خیل ِ آمد و شد ِ پروانه ها که مجنون وار در حریر ِ بوسه شان می پیچند شما را و نور می بلعند از شما و تکه ای نور می شوند و می روند ...

    کودک دو ساله ای هم به تماشای نور آمده است ..

    در گوشه ای ایستاده ..

    عرض ادب می کند ..

    و آرام فقط اشک می ریزد ..

    و آنقدر دلش برای یک اشاره ی شما پا به پا می کند که از پا می افتد ..

    آخر تاب ِ یک دو ساله زود بی تاب می شود ..

    دو ساله ای که پس از آن دو سال ِ نورانی همچنان دو ساله است ..

    و اصلا تا همیشه برای شما .. برای پدرش .. دو ساله خواهد ماند ..

    دو ساله ای که پس از آن دو سال با قلبش عهد بسته هرگز نگذارد هیچ عنصری این رابطه ی لطیف ِ ابوّت و بنوّت را از دلش برباید ..

    دو ساله ای که دلش تنگ ِ پدر بود ..

    و تمامِ آن گوشه ی مبارک را از برای پدر خیس کرد ..

    آخر کودکان ِ دو ساله روحی رقیق و بس حساس دارند ..

    زود دل تنگ می شوند .. زود دل گیر می شوند ..

    زود بی تاب می شوند ..

    زود خودشان را خیس می کنند ..

    دست ِ خودشان نیست دیگر ..

    آخر با شما دل باختن و در شما آمیختن ثمره اش همین می شود دیگر ..

    دو ساله هایی ویرانه ..

    وقتی که خراب ِ مهرانه گی هایت می کردی ..

    حتما این ویرانه گی ِ پسینی را از همان آغازین دیدار دیده بودی ..

    پس بیا و این ویرانه های دو ساله ات را تحویل بگیر ..

    یقینا نیک می دانی که دو ساله ها بی پدر زود می میرند ..

    خاصه اگر از تبار ِ بنات باشند ..

    فقط کافی ست دست ِ پُر مهر تان را بر سر ِ این همیشه دوساله ی ویرانه بکشید ..

    همین. آنوقت می بینید که چطوربا لبخند رضایت ِ پدرش تمام ِ شکستگی هایش صاف می شود ..

    باور کنید این "همین" بی تردید تمام ِ دو ساله ها را می کُشد ..

    ..

    السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارة سید الشهدا .. السلام علیک یا ابی .. یا سید الکریم ..

    • ضحـ ـی