سلام بر تو
سلام
به قدری دلم گرفته که فکر می کنم دارم می ترکم
از سر شب در حین کار مدام مداحی گوش می دادم و زمانی که دیگه چشمام تار می شد و دیگه نمیشد صفحه مونیتور رو دید زار می زدم بعد که آروم می گرفتم دوباره کارم رو از نو شروع می کردم و دوباره و دوباره
دیدم نه بابا اینجوری کارام می مونه
صوت رو قطع کردم و نشستم دنباله ی کار
اما مگه دل مداحی و غیر مداحی حالیشِ
گلو درد گرفتم از بس بغضمو قورت دادم
اما حال چشام بهتر از حال دلم نیست
محتاج دعام
محتاج حرم آقام
یاعلی
- ۹۳/۱۰/۰۷
چقد دلتنگی می کنید حالا !
مگه امامزاده نیست اونطرفا!
برید یه دل سیر گریه کنید حالتون جا بیاد !
نشد سر سجاده
القلب حرم الله !!!
قضیه اینه :
پیش منی در یمنی
در یمنی پیش منی
اینقد هستن قریبان غریب و غریبان قریب
شما الان غریب قریب هستید