دلانه


    نویسندگان

    ۱۵۸ مطلب توسط «سما بانو» ثبت شده است

    ۱۷
    دی
    ۹۴



    این قدر خودت رو نگیر، اینقدر مغرور نباش! ببین در بهار خاک سبز میشه

    اما سنگ سبز نمیشه سنگ خودش رو گرفته، گوشش هم بدهکار هیچ

    چیز نیست و هیچی در اون نفوذ نمی کنه

    اما خاک خودش رو رها کرده و زیر پای شما قرار گرفته اما گلزاره، سر سبزه.

    اگه خودت رو نگیری خوبی ها به سمت تو میاد ولی اگه خودت رو بگیری

    از تو دور میشن.

                                                        حجت الاسلام و المسلمین رنجبر          

    ---------------------------------------------

    سلام

    از تمامی دوستان بابت بسته بودن نظرات مطالب اخیر عذرخواهی می کنم، ایام امتحانات هست و نبود زمان کافی برای پاسخ گویی به نظرات خوب شما.

    بهترین ها نصیبتون

    یاعلی 

    • سما بانو
    ۱۲
    دی
    ۹۴

    امام صادق(ع):
    هل الدین إلا الحب؟
    آیا دین چیزی جز محبت است؟
    آری محبت، پشتوانه «زیارت» است و آنکه عشق و شوق دارد به زیارت میرود. زیارت زبان علاقه و ترجمان وابستگی قلبی و نمودی از احساس درونی و نشانی از محبت و دلیلی بر عشق و علامتی از تعلق خاطر است.
    إن الحسین فی قلوب المؤمنین محبته مکنونة لاتبرد أبداً.
    در دلهای مؤمنان عشق و محبتی نسبت به حسین(ع) نهفته است که هرگز به سردی نمیگراید.
                                                                                                                                       (بحارالأنوار/ ج /69ص )237

    فأین تذهبون

    اگر صراط مستقیم میجویی بیا از این مستقیم تر راهی وجود ندارد: حب الحسین(ع). آری کربلا از زمان و مکان بیرون است و اگر تو میخواهی که به کربلا برسی باید از خود، وابستگی هایت از سنگینی ها و ماندن گذر کنی. خون حسین(ع) و اصحابش، کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند ... اگر نبود خون حسین(ع)، جوشیدن سرد میشد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند ... حسین(ع) سرچشمه خورشید است ... و بدانکه سینه تو نیز آسمان لایتناهی است، با قلبی که در آن خورشید می جوشد و گوش کن که چه خوشتر نمی دارد در تپیدن «حسین حسین حسین»

    زیارت عتبات عالیات و آستان بوسی مزار أمیرمؤمنان و سیدالشهداء و دیگر امامان همام(ع) حق آن عزیزان است بر ما شیعیان و مشتاقان.
    نجف، کوثر فیاض ولایت است.
    کربلا، کعبه دل و جان است.
    کاظمین، کوی الهام بخش صبر و مقاومت است.

    و سامرا، مایه سرور و روشنی دیده همه چشم انتظاران ظهور آخرین ذخیره الهی است


    دعا کنیم هر کسی حب حسین(ع) در دل و جانش موج می زنه زیارت حرم حسین(ع) هم به زودی نصیبش بشه، ان شالله.

    • سما بانو
    ۰۹
    دی
    ۹۴

    خدا را شاکرم به خاطر داشتن رهبری فهیم و ملتی بصیر...

    خدا رهبر عزیزتر از جانمون رو در پناه خودش حفظ کنه تا زمانی که این انقلاب رو به دست صاحب اصلیش برسونیم ان شالله...

    • سما بانو
    ۰۸
    دی
    ۹۴



    الهی من چه می بینم ز احمد

    چه زیبا منظری دارد محمد(ص)

    مبارک بر علی و دخت احمد

    
طلوع صادق(ع) وجشن محمد(ص)


    --------------------------------

    سلام

    هر چی فکر کردم دیدم غرق درس و امتحانم که باشیم نمیشه این عید بزرگ و فرخنده رو تبریک نگفت

    پس این عید عزیز رو به همه مسلمونا تبریک میگم، ان شالله به برکت میلاد پیامبر مهربانی و صادق آل طاها، همه دل هامون رو صاف کنیم هرچه دلخوری هست کنار بگذاریم و لبخند رو مهمون همیشگی لبمون کنیم تا بشیم یه مبلغ خوب برای اسلام عزیزمون که حقیقتا دین وحدت و مودته.


    التماس دعای فراوون مخصوصا برای همه دانش آموزا و دانشجوها و طلبه ها


    یاعلی

    • سما بانو
    ۱۸
    آذر
    ۹۴

    افتخارم همه این است گدای حسنم
    شکرُ لله که من زیر لوای حسنم

    آنچه دارم همه از یاریِ زهرا و علی است
    آبرویی است که دارای ولای حسنم
    بانی نهضت والای حسین است حسن
    من هم از لطف حسین است که پای حسنم

    سَرور و سید و سالار شهیدان بهشت
    گفت: من پیرو بی چون و چرای حسنم

    نام زیبای حسن ذکر رسول الله است
    حرف جانم حسن افتاد فدای حسنم

    گفت پیغمبر اکرم به خداوند قسم
    همه ی عالم عقباست برای حسنم

    بی سپاه است ولی لشکر او هست حسین
    پدرش گفت که عباس فدای حسنم

    می توان از دو لب حیدر کرار شنید
    انبیایند مسلمان عطای حسنم

    عهد او گرچه شکستند، خدا فرموده:
    من خودم ضامن هر عهد و وفای حسنم

    مادرش فاطمه فرمود غریب است حسن
    پس بگریید و بگیرید عزای حسنم

    به غریبیِ حسن هرکه بگرید، به یقین
    به شفاعت برسد روز جزای حسنم

    این همه خیمه و تکیه که حسینم دارد
    یک حسینیه بسازید برای حسنم

    • سما بانو
    ۱۶
    آذر
    ۹۴

    خواب دیدم داشتم با استاد راهنمام که مدیر گروهمونم هست صحبت می کردم ایشونم اسامی رو می نوشتن و نمراتی جلوش میذاشتن گفتم چیکار می کنین گفتن نمره ارزیابی دانشجوه، گفتم یعنی از روز اولی که وارد دانشگاه میشه رفتارش زیر نظره و حواستون بهش هست گفتن بله دیگه... یه کم فکر کردم گفتم یعنی روز دفاع، یوم تبلی السرائره؟ خندیدن ... توی خواب با خودم گفتم خدا کنه یوم الحسره نباشه


    بعد که از خواب بیدار شدم فکر کردم که اگه واقعا اینطوری بود چقدر همه بیشتر در رفتارمون دقت می کردیم، چه کارهایی رو انجام نمی دادیم و چه کارایی رو حتما انجامشون میدادیم و ...


    عجب آدمای عجیبی هستیم که میدونیم که یکی ریزبین تر از استاد و مدیر گروه و ... ناظر بر اعمالمون هست و به تبلی السرائر بودن قیامت هم واقفیم و ... هیچ ابایی از انجام برخی کارهامون نداریم

    خدا کنه اون روز، روز حسرتمون نباشه

    ------------------------

    دانشجویان عزیز مخصوصا ترم یکی ها، روزتون مبارک ... ان شالله حقیقتا دانش جو باشیم


    یاعلی 

    • سما بانو
    ۰۸
    آذر
    ۹۴

    سلام

    جا مانده ام ... جامانده ام از خیل عشاق ... 

    چقــــــــــــــدر چقدر این روزا اشک ریختم موقع خداحافظی حضوری و مجازی دوست و آشنا

    چقدر هق هق گریه ها رو آروم به اشک بی صدا تبدیل کردم و البته خیلی وقت ها هم نشد 


    نمی دونم عاجزانه نخواستم یا هنوز لیاقتشو پیدا نکردم :(( 

    به هر حال خوش به سعادتشون، برای سلامتیشون دعا می کنیم 

    اما این عشق به امام حسین(ع) و اهل بیت، این اشکی که بحمدالله جاریه براشون خیلی عجیبه خیلی

    امروز زندگی نامه یه شهیدی رو می خوندم که وهابی و از یکی از کشورهای عربی بودن ایشون و طبق جریاناتی به ایران سفر می کنند و شیعه میشن یکی از اتفاقاتی که ایشون رو به مطالعه بیشتر پیرامون شیعیان و اعتقاداتشون کشونده بود شنیدن روضه حضرت علی اصغر بوده

    خیلی جالب بود برام، اینه که میگن حسین(ع) کشتی نجاته

    خدایا ما رو از نجات یافتگان به دست اباعبدالله(ع) قرار بده 

    این مداحی رو خیلی دوست دارم ، دوست داشتید دانلودش کنید ضرر نمی کنید

    التماس دعا

    یاعلی

    • سما بانو
    ۲۴
    آبان
    ۹۴


    داعش به حامیان خود حمله کرده است... مگه داریم؟ مگه میشه؟ Oo



     

    گوگل که هیچ خیلیای دیگه هم خون فرانسوی ها رو رنگین تر از خون شیعیان می دونند.

    • سما بانو
    ۱۹
    آبان
    ۹۴

    حتما با افرادی که تنها وقتی باهاتون کار دارن ازتون یاد می کنن، برخورد داشتین؛ 

    آدمایی که همین که یه کمکی ازتون میخوان سر و کلشون پیدا میشه و دقیقا همون لحظه که کارشون تموم شد ناپدید میشن

    حالا باز گلی به گوشه ی جمال کسایی که یه مدت قبل و یه مدت بعد از انجام کارشون باز هر از گاهی یادی ازت می کنن

    ما که دلمون به همینشم خوشه...

    همین که کارشون درست میشه و دلشون خوش... خدا را شکر می کنیم


    چقدر این روزا که مشغله ی خودم بیشتر شده سلام و علیک های این مدلیمم بیشتر شده، حکمتش چیه؟ نمی دونم... 
    البته میگن نه تنها نباید از کسی که براش کاری انجام میدی انتظار تشکر داشته باشی بلکه باید متشکر اون و خدا هم باشی که زمینه کمک به خلق رو برات فراهم کردن


    خدا رو بی نهایت بار شاکرم 
    فقط لطفا توی این بازه ی زمانی زودتر کارشونو راه بنداز تا منم بتونم به کارام برسم ... :)

    ولی عجب صبری خدا داره ها، چقدر بی انصافیم که فقط موقعی که گره به کارمون میوفته یادش می کنیم

    و چقــــــدر خدا مهربونه و چقــــــــــدر دوستمون داره که به رومون نمیاره و باز کارمون رو راه میندازه


    عاشقتم خدا جونم، ممنون که هستی

    • سما بانو
    ۱۸
    آبان
    ۹۴


    .

    .
    رهبر معظم انقلاب(حفظه الله):

    «صحیفه سجادیه» دعاست؛ اما درس است. من به شما جوانان توصیه می کنم که بروید «صحیفه سجادیه» را بخوانید و در آن تدبّر کنید. خواندنِ بی‌توجّه و بی‌تدبّر کافی نیست.

    با تدبّر خواهید دید که هر یک از دعاهای این«صحیفه سجادیه» و همین دعای «مکارم‌الاخلاق»، یک کتاب درس زندگی و درس اخلاق است.

    ۱۳۷۲/۰۴/۲۳





    ---------------------------------------------------

    چون ممکنه تایید نظر دوستان با تاخیر انجام بشه بخش نظرات رو غیرفعال کردم، از این بابت عذرخواهی می کنم. 

    • سما بانو
    ۱۷
    آبان
    ۹۴


    دعای حضرت امام سجاد علیه السلام در پناه بردن به خدا:
    خدایا، پناه می‌برم به تو از شورِ آزمندی، و تندیِ خشم، و چیرگی حسد، و کم طاقتی و ناخرسندی از روزی مقدّر، و تندخویی و زیاده‌روی در لذت جویی، و پا فشاری بر باطل، و پیروی هوای نفس، و سرپیچی از راه راست، و فرو رفتن در خواب غفلت، و کوششِ بیش از نیاز، و برگزیدن باطل به جای حق، و پافشاری بر گناه، و کوچک نماییِ خطا، و بزرگ نماییِ طاعت.
    پناه می‌برم به تو از به خود نازیدنِ توانگران و خوار شمردن درویشان و بد رفتاری با زیر دستان و ناسپاسی در حقّ آن کس که به ما نیکی کرده است.
    خدایا، به تو پناه می‌برم از یاری کردن ستمگر و خوار داشتن ستم دیده و درخواستِ چیزی که حقّ ما نیست و ندانسته سخن گفتن.
    و به تو پناه می‌بریم از این که در دل خیال فریب کسی را بپروریم و شیفته‌ی کردار خود شویم و آرزوهای دور و دراز کنیم.
    به تو پناه می‌بریم از بد سرشتی و ناچیز شمردنِ گناهانِ کوچک و این که شیطان بر ما چیره شود، یا روزگار ما را بیچاره و تیره روز گرداند و یا پادشاهی بر ما ستم ورزد.
    به تو پناه می‌بریم از اسراف کردن و نیافتن روزی به مقدار نیاز.
    به تو پناه می‌بریم از سرزنش دشمنان، و نیازمندی به همانندِ خود، و زندگی در سختی، و مردن بی‌توشه‌ی آخرت.
    به تو پناه می‌بریم از بزرگ‌ترین حسرت، و سنگین‌ترین ناگواری و بدترین تیره‌بختی و بد سرانجامی، و نا امیدی از پاداش نیک. و فرود آمدن عذاب.
    خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و به رحمتِ خود، من و همه‌ی مردان و زنان با ایمان را از آنچه گفته شد، در امان دار، ای مهربان‌ترین مهربانان.

    دعای هشتم صحیفه سجادیه

    • سما بانو
    ۱۳
    آبان
    ۹۴



    امام خمینی(ره): مرگ بر آمریکا یک شعار نیست، یک عقیده است.


    امام خامنه ای(حفظه الله): آمریکا 
    مصداق
     اتَّم استکبار است.


    مرگ بر آمریکا 

     

    • سما بانو
    ۰۹
    آبان
    ۹۴

    سلام

    این روزا خیلی حرف برای گفتن داشتم اما نمی دونم چرا نمی تونستم بنویسمشون!!! :(

    زلزله هایی که این چند روز داره پشت هم میشه آرام و قرار رو ازمون گرفته، بوی مرگ رو در چند قدمی خودت حس می کنی.

    شبا موقع خواب با خودم میگم خب مگه مرگ قراره خبرمون کنه، امشبم که بگذره ممکنه شب بعد مرگ طبیعی به سراغت بیاد و دیگه صبحش از خواب بلند نشی، اصلا شاید موقع تایپ همین کلمات اجلت برسه و ...

    اما ترس زیر آوار موندن و مرگ تدریجی قابل مقایسه با مرگ طبیعی نیست، که البته مردن به مرگ طبیعی هم هنری نمی خواد.


    دیشب موقع خواب با اینکه همه چیز آروم بود آماده باش خوابیده بودم...( آماده باش یعنی روسری به سر و چادر کنار دستم)

    همینطور که داشتم فکر می کردم یادمو مطلب سال پیشم افتاد "مشکی رنگ عشقه"، گفته بودم چقدر غبطه میخورم به آقایون که توی محرم لباس سیاه می پوشن و مشخصه که عزادار حضرت هستن، خیلی از بزرگواران جهت دلداری :) فرمودند که چادر مشکی شما هم نشون فاطمی بودن شماس، قبول داشتم اما اون حسرت همچنان بود. اما دیشب چادرم رو که کنار دستم می دیدم دلم قرص میشد، چقدر آرامش بخش تره مردن با نشون حضرت زهرا(س).( تازه تو دلم به آقایون فخرفروشی هم کردم :) )


    • سما بانو
    ۰۲
    آبان
    ۹۴

    آخرین شب است
    که صدای قرآن خواندن حسین می آید
    آخرین شب است که
    قلب زینب آرام است
    آخرین شب است
    که رقیه آرام می خوابد
    و

    تنها چند ساعت دیگر

    صدای زینب(س) اینگونه به گوش می رسد:

    ا انت اخی؟

    ا انت ابن امی؟


    و چه غمی بالاتر از این؟؟؟

    • سما بانو
    ۲۸
    مهر
    ۹۴

    سلام

    ایام عزای اباعبدالله (ع) رو خدمت همه بزرگواران تسلیت عرض می کنم.


    این روزا حالمون خوش نیست و شاید این ناخوشی پیام محب بودن می ده و چه چیزی خوش تر از این؟

    حال ناخوش این روزام شاید افتخار محب بودن را به یادم میاره اما...

    اما کاش فقط همین بود

    این روزها عجیب به عاشورای پیش رومون فکر می کنم

    اینکه وقتی میگن: "کل ارض کربلا... کل یوم عاشورا..." یعنی چه؟

    اینکه امامِ جان این همه مصیبت، این همه غم رو تحمل کردند برای چه؟ به این فکر می کنم شاید ... شاید تحمل شهادت فرزند و برادر و برادرزاده کمر رو بشکنه اما تحمل اسارت و در به دری زنان و کودکان مگر ممکنه اون هم برای غیرت الله؟

    اینکه این قیام با این عظمت چیزی فراتر از اون چیزی که فکر می کنیم رو می خواد برامون روشن کنه.

    شاید میخواد بگه، آهای خانم آهای آقا... حواست هست؟ همیشه در هر زمان و مکانی که باشی، یزیدی هست و حسینی... حواست هست که بتونی درست تشخیص بدی؟

    برادرم، خواهرم ... سینه زنی برای ارباب، اشک ریختن برای مظلومیت امام خیـــــــــلی خوبه، اما آیا کافیه؟ 


    امام حسین(ع) نماینده شون حضرت مسلم رو فرستادن بین کوفیان، همه گفتن ما مدت هاست منتظر آقاییم و ما همیشه همراه شون هستیم و دعوت نامه فرستادن برای آقا...

    زمان آمدن امام(ع) که رسید، موقعی که باید کوفیان خودشون رو نشون بدن کم کم هر کس به بهانه ای جا زد و ...

    کاش فقط جازدن و بهونه آوردن بود، نماینده حضرت رو هم غریبانه به شهادت رسوندن

     حضرت موندن و تعداد یاران کم... از همون تعداد هم برخیشون تا روز آخر کم آوردن و رفتند و یه تعداد هم از سپاه دشمن به امام ملحق شدن

    بعد شهادت حضرت(ع) خیلی از همین کوفیان خجالت زده شدند و توبه کردن و رفتند به جنگ یزیدیا

    اما آیا اون تاثیری که یاران حضرت داشتند توابین هم داشتن؟


    الان امام زمانمون یه نایب دارند که شهرو برای آمدن آقا(عج) آماده می کنه و ما لبیک گویان دست به دعا میگیریم و دعای فرج می خونیم... شما اسمش رو بذارید دعوت نامه

    چقـــــــدر باید حواسمون باشه که نماینده حضرت رو تنها نذاریم، چقـــــــدر باید بصیر باشیم که گول وعده و وعیدهای یزیدیان رو نخوریم

    خواهرم... برادرم... عزیزم

    قرار نیست که مستقیم بگن بیا مقابل امام زمانت بایست، حواست به دنیای اطرافت هست؟ حواست به ندای یزیدیا هست؟ 

    بیایم هوشیارتر برخورد کنیم نگاهمون رو معطوف خواص نکنیم مگر عمر سعد جز خواص نبود اما چیکار کرد؟ 

    بیایم خودمون چشممون رو بازتر کنیم، تا حق رو از باطل تشخیص بدیم 

    حواسمون باشه نماینده آقا رو تنها نذاریم، توابین هیچ وقت به پای یاران امام نمی رسند... اصلا از کجا معلوم زمانی برای بازگشت باشه

    لطفا بیایم همین طور که دعا می کنیم توی عزاداری ها حال خوشی داشته باشیم و یه لحظه غم امام حسین(ع) از ذلمون خارج نشه دعا کنیم اونقدر هوشیار باشیم که هیچ وقت، هیچ وقت امام زمانمون و نماینده شون رو تنها نذاریم


    التماس دعای ویژه

    یاعلی

    • سما بانو
    ۲۰
    مهر
    ۹۴

    سلام

    این مطلب ارزش خوندن نداره فقط جهت توجیه نبودنمه :)

    دوست نداشتم وقتی حالم خوش نیست بنویسم جایی خوندم که وقتی فقط از خوشی ها گفته بشه دیگران فکر می کنند تمام زندگیت همین طور خوش و خرمی و وقتی با زندگی و مشکلات خودشون مقایسه می کنند افسردگی می گیرند

    اینرو تا حدودی قبول دارم ولی نوشتن از ناخوشی ها هم نه دوست داشتنیه نه باعث افزایش روحیه ی دیگران میشه

    یکی از خصوصیات بدی که دارم اینه که وقتی غم و ناراحتی هست که نمیشه برای اون کاری کرد سعی می کنم از هر چه که منو به یاد اون غم می ندازه دوری کنم... مثلا بعد فوت دوستم سعی کردم دیگه عکسش رو نگاه نکنم یا فیلمایی رو که از مادربزرگم هست و خانواده با آه و حسرت می نشینن نگاه می کنن من اصلا تماشا نمی کنم

    فاجعه ی منا غم بزرگی رو دل هممون گذاشت که فراموش کردنش غیر ممکنه و مفقود شدن عزیزان هم وطن این داغ رو صد چندان کرد 

    بدترین روزای عمرم بود مخصوصا وقتی خبر مفقود شدن حاج حسن دانش (نخبه قرانی) رو شنیدم به قدری بهم ریختم که حتی مشغله ی آماده شدن برای مهمونی هر ساله عید غدیر هم، نتونست از غمم کم کنه 

    گاهی وسط کار یه گوشه می نشستم و شروع می کردم به گریه کردن وقتی هم برادرزاده جان برای بهتر کردن حالم میومد، من اشکش رو در می آوردم

    دیگه این بار با اخباری که هر لحظه پخش میشد و خانواده پیگیر بودن نمی شد از این غم فرار کرد 

    روز عید با دهن روزه از صبح زود تا عصر یه لحظه هم نتونستم استراحت کنم و این خستگی لذت اون روز رو بیشتر میکرد و یه روحیه ی عالی بهم هدیه داد

    برای حفظ روحیه و اینکه دیگه به روزهای غم بار هفته پیش برنگردم از هرچی خبر بود فراری بودم اما مراسم تشییع لاله های سپید غم رو دوباره توی دلم نشوند

    این ماتم درسته که فراگیره و همه باهاش درگیرن اما حس و حالی برام نگذاشته بود که بخوام و بتونم که بنویسم


    هفته پیش هم که بخشیش رو درگیر کارای دانشگاه بودم که بدجور همه چی قاطی شده بود و اگه انقدر پیگیرش نمی شدم مجبور بودم 6 واحد درسی رو طول دو ترم بگذرونم که فعلا حل شد خدا زمان امتحانات رو به خیر بگذروونه :)

    بعدم که باید برای آخر هفته ای خوب آماده می شدیم و باز جمعه ای پر مشغله

    یه مراسم شاد برای یکی از عزیزکانم(عزیز کوچک :) )، به قدری طول مراسم درگیر بودم که عزیزِجان هم گله کرد که معلومه شما کجایین؟ و من در جواب یه لبخند تحویلش دادم و گفتم پشت صحنه رو نباید خالی می گذاشتم و لبخند رضایت و تشکرش برای رفع تمام خستگی ها کافی بود.

    شب به قدری خسته و کوفته بودم که توی خواب ناله می کردم

    با خواهرم که صحبت می کردم میگفتم برای چند ساعت مراسم چقـــــــدر بدو بدو کردیم و اون می گفت ارزشش رو داشت همه چیز خیلی خوب بود، راست می گفت واقعا ارزشش رو داشت


     و من به این فکر می کردم که وقتی نتیجه ی کارت رو در نظر بگیری وقتی بدونی این همه زحمتی که می کشی لبخند رضایت رو لب چه کسی می نشونه حاضری هر سختی رو تحمل کنی از همه کارهایی که خودت رو آزاد و محق به انجامشون می دونستی حاضری دست بکشی تا لبخند رضایت رو لب عزیزت ببینی

    حالا اگه چشمت رو بیشتر باز کنی و توی هر کاری دنبال لبخند رضایت خدا باشی چقـــــــــدر تحمل سختی ها قابل تحمل تر و لذت بخشه

    این مدت از فرصت هایی که بود برای خوندن مطالب خوب دوستان استفاده می کردم اما فرصت نظر گذاشتن نبود، عذر تقصیر

    --------------------------------------

    بعدانوشت: بابت تاخیر در پاسخ به نظرات مطلب"حجتان مقبول"، عذرخواهی می کنم 


    یاعلی

    • سما بانو
    ۰۳
    مهر
    ۹۴

    .

    .

    امشب ازدشت منا بوی خدا می آید

    بوی آوای خوش خدا خدا می آید

    دلمان بهر عزای حاجیان سخت گرفت

    بوی روضه های دشت کربلا می آید

    .

    لعن الله علی آل سعود...

    لعن الله علی آل سعود...

    لعن الله علی آل سعود...

    ------------------------------------------

    بعدا نوشت:

    می خواستم این بخش رو اضافه کنم که با خوندن نظر یکی از مخاطبین متوجه کوتاهی در امر نوشتن شدم و عذرخواهم

    .

    لطفا تلاش کنیم قدری بصیر باشیم، چرا اجازه میدیم راحت در دام دشمن بیافتیم؟

    لطفا کمی بیشتر تفکر کنیم

    .

    آل سعود(اللهم العنهم جمیعا) عرب هستند اما عرب در آل سعود خلاصه نمیشه 

    لطفا حساب اعراب رو از آل سعود جدا کنیم.

    .

    لطفا سعی کنیم کمی هوشیار باشیم، بیاید به این راحتی با طناب دشمن توی چاه نیافتیم.

    .

    لطفا سوء مدیریت آل سعود رو به هشداری از طرف خدا نسبت ندیم.

    .

    چرا به این راحتی به خودمون اجازه قضاوت میدیم؟ چرا حکم میدیم اونم در مورد واجب الهی؟

    بر مستطیع انجام حج تمتعواجب است ، این رو فراموش نکنیم واجب 

    مگه میشه به این راحتی واجب خدا را حرام کرد

    مگه اینکه ولی فقیه یا مراجع حکم بِدن که فعلا چنین حکمی صادر نشده و این یعنی واجب، همچنان واجب است.

    .

    عاجزانه خواهش می کنم کمی هوشیارانه تر با این قبیل مسائل برخورد کنیم.

    .

    لعن الله علی آل سعود

    لعن الله علی آل سعود

    لعن الله علی آل سعود

    .

    یاعلی

    • سما بانو
    ۳۰
    شهریور
    ۹۴

    سلام

    سه شنبه خیلی خیلی یکدفعه ای آقاجان دعوت کردند برای زیارت و دو ساعت بعدش راهی شدم، این شد که نشد از بزرگواران خداحافظی کنم 

    اما نایب الزیاره بودم و دعاگوی همه ی دوستان

    .

     

    قبل تر هابه این فکر می کردم که خوش به حال مشهدی ها که کنار آقا هستند و تا دلشون هوایی میشه خودشون رو می رسونن به حرم

    اما الان فکر می کنم دوری هم خیلی خوبه اون عطش رسیدن، التماس کردن، گریه کردن برای یه لحظه نفس کشیدن تو هوای حرم

    اصلا تا تشنه نباشی که آب بهت نمی چسبه، حالا هرچی تشنه تر، آب گواراتر ...

    اون اشتیاق موقع نزدیک شدن به مشهد و دیدن تابلوهای السلام علیک یا علی بن موسی الرضا قابل معاوضه با هیچ حسی نیست مگر زمان دیدن گنبد و بارگاه آقا، وقتی که نمی دونی اشک چشمت از دلتنگیه یا شوق دیدار دوباره...

    .

    خیلی حرف دارم از این سفر کوتاه، ان شالله بعدا ازش می نویسم.

    .

    یاعلی

    • سما بانو
    ۲۲
    شهریور
    ۹۴

    وقتی خودت از کار خودت سر در نیاری، ناپلئون هم که باشی D&C به درد لای جرز می خوره...

    .

    گاهی لازمه خودت باشی...

    خودت باشی و ...

    .

    گاهی فکر می کنم خدا چقدر دوستم داره که من رو با صحیفه آشنا کرده

    .

    خدایا، ای کار ساز بنده‌ی تنها و ناتوان و ای نگه‌دارنده‌ی ما از هر چه سهمناک و وحشت زاست، گناهان من به تنهایی‌ام کشانده و هیچ یاور و همراهی برایم نمانده، در برابر خشم تو ناتوان شده‌ام و کسی مددکار من نیست. ترس دیدار تو به جانم افتاده و تسکین دهنده‌ای برای آن نمی‌یابم.
    اگر تو مرا بیم دهی، چه کسی مرا از تو ایمنی می‌بخشد و اگر تو به تنهایی‌ام افکنی، چه کسی به یاری‌ام بر می‌خیزد و اگر تو ناتوانم خواهی، چه کسی مرا توانا می‌گردانَد.

    .
    ای معبود من، همه‌ی اینها به دستِ قدرت توست و سرانجامِ هر گریز و فراری جز آستانِ تو نیست. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و گریز مرا پناهی فراهم کن و خواسته‌ام را برآورده ساز.

    .

    .

    خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان مکن که در برابر آنچه به من عطا کرده‌ای، به یادت نباشم و در برابر آنچه به من بخشیده‌ای، از احسانت غفلت ورزم و از اجابت دعایم، اگر چه تأخیر افتد، ناامید شوم؛ در هر حال که باشم، در خوشی یا ناخوشی، در سختی یا آسایش، در عافیت یا بلا، در توانگری یا تنگ دستی، در بینوایی یا بی‌نیازی.
    .

    .

    بر من منّت گذار که با اشتیاق به سوی تو آیم و کمر به کاری بندم که دوست می‌داری و مایه‌ی خرسندی توست، که تو بر هر کار توانایی و برآوردن این خواسته‌ها برای تو آسان است.

    بخشی از دعای بست و یکم صحیفه سجادیه

    .

    گاهی لازمه بنده باشی.. بهترین گزینه برای خوب بودن

    .

    یاعلی

    • سما بانو
    ۱۸
    شهریور
    ۹۴

    نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانش نمی کند...

    کسانی هستند که هرگز تکرار نمی شوند...

    .

    خدای من خدای من... 

    شنیدن خبر فوت یک دوست عزیز ، یک...

    نوشتن سخته، خیلی سخت...

    میشه لطف کنید یک حمد بخونید

    • سما بانو